سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فانوس

صفحه خانگی پارسی یار درباره

25 بهمن

برای آنانی که فکر میکنند از انسانیت و یا دین خبری دارند:

چند روزی از 25 بهمن میگذرد. 25 بهمنی که عده ای به خیال خام خود قصد آشوب داشتند. نه اشتباه کردم میخواستند از مردم مصر و اردن حمایت کنند. این هم که اشتباه است. مگر همین ها نبودند که دیروزها شعار نه غزه نه لبنان می گفتند؟ چه شده به فکر مصر افتادند.

بدبختها حالا که ملت مصر بیدار شده و مبارک را بیرون کرده به خاطر تمام وابستگیهایش به استعمار و استکبار این اراذل دل به آمریکا خوش کرده اند. چرا از همه دنیا عقب مانده اید . بی بندو باری آمریکا اینقدر شما را فریفته که حتی آزادی خود را از آنها و به امید رسیدن به آنها میخواهید. جهان در حال بیداری است . به کوری چشم شما همه اینها از برکت امام و رهبری است.

یکبار که شده تکلیف خودتان را روشن کنید تا اینقدر مفتضح نشوید. شما برای انسانیت چیزی قائل هستید یا نه ؟ دم خروستان را باور کنیم یا قسمتان را ؟ یک روز به رنگ بی بی سی و یک روز به رنگ آمریکا و یک روز هم در قالب همدردی و دفاع از ملت مصر ...

کسانی که 25 بهمن به خیابان ریختند ارزش دعای عاقبت به خیری هم ندارند چرا که حجت بر همه تمام بود و باز اینها دست به آشوب زدند. برای آنها دعایی ندارم ولی کسانی که هنوز هم از آنها دفاع میکنند به خود بیایند و چشم باز کنند و ببینند دستان شوم و پلید استکتبار را که چطور این آشوب ها را رقم میزند.

اگر ملی گرا هم باشید نمی توانید دخالت بیگانه راتحمل کنید. چطور شده است که از ملیت خود هم کوتاه میآیید و دست به دامن انگلیس و آمریکا دراز میکنید؟

.....


روزهای خاموش

بازهم شب­های بی پایان در بیابان بی­انتها

این سرزمین لم یزرع، دل من است، شب­هایش طولانی است هرچند که به روز نزدیک است.

گویا خورشید در غروب به دام افتاده و برای او طلوعی نیست

در این بیابان حتی چاهی نیست که یوسفی در خود داشته باشد، کاروانی نمی­گذرد و صدایی شنیده نمی­شود،

گاهی، به خیالی، در آنی، اگر بگذرد ابری!! 

به نمی خیس کند پلک انتظار را

ولی نه، من آن نیستم که اینم، فریاد زدنم خاموشی می­خواهد، صدایم زرد است، نوایم سرد است، من از خود ندارم نوری

من بسان همه خاموشم، اما خاموشی من تاریک است

گویا خبری در راه است ...